همچنان که جوامع توسعه می یابند، سلامتی عمومی بهبود می یابد و امید به زندگی افزایش می یابد. دلایل عمده بیماری و مرگ نیز تغییر میکنند. متعاقبا مشخصات بیماری های متفاوتی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه پدیدار می شوند. این عوامل در مفهوم انتقال اپیدمیولوژیک دسته بندی می شوند ، که مطرح می کند همراه با توسعه ، به علت شیوه های زندگی مردم، عفونت های واگیردار به عنوان دلایل اصلی مرگ با بیماری های کشنده جایگزین می شوند. بر اساس مطالعات عمران (1971) در مراحل اولیه انتقال ( عموما در کشورهای درحال توسعه) ، عفونت ها، بیماری های انگلی و بیماری های تغذیه ای اصلی ترین عوامل بیماری و مرگ و میر هستند. در مقابل ، در اکثر جوامع توسعه یافته ، این مسائل ، تنها عامل بخش کوچکی از بیماری ها و مرگ و میر هستند، اگر چه شرایطی مانند سرخک و آبله مرغان که عموما کودکان را تحت تأثیر قرار میدهد، هنوز ادامه دارد. در مرحله بعد انتقال اپیدمیولوژیک ذات الریه و آنفولانزا ، بیماری های عفونی اصلی هستند و بیشتر در میان گروه سالمندان شایع می شوند. در توصیه های اجتماعی ، شرایط مزمن حاد مانند بیماری های قلبی و سرطان اکثرا در گروه های سنی بزرگسال دیده می شود و عامل اغلب بیماری ها و مرگ و میرها ست .
انتقال اپیدمیولوژیک یک مدل عمومی مفید برای روابط میان بیماری ها و توسعه ، ایجاد می کند. به هرحال ، تک تک کشورها از لحاظ تجربیاتشان در انتقال متفاوت هستند، همراه با صنعتی سازی جدید و پر شتاب کشورها (NICS) مشخصات بیماری های "غربی" و دیگر کشورهای جهان سوم نمایانگر خصیصه توسعه یافتگی هستند. بسیاری از کشورهای جهان سوم در حال حاضر مخلوطی از مراحل انتقال ( بین مرحله از بین رفتن بیماری های فراگیر و مرحله بیماریهای کشنده) را تجربه می کنند که در آن ، به طور متوسط ، بیماری ها مرگ و میرها از بیماری های کشنده در حال افزایش است درحالی که مرگ و میر حاصل از بیماری های عفونی نیز بالا است. بیماری های جهانی اچ. آی. وی/ ایدز بخشی از مشخصالت در بسیای از کشورهای جهان سوم است.
علاوه بر این، در انتقال اپیدمیولوژیک تفاوت عمده در وقوع بیماری ها و آگاهی درباره بیماری ها در مناطق شهری و روستایی، و گروه های مختلف جمعیتی شهرهای کشورهای جهان سوم در دو نسبت متفاوت پردازش شده است . شهروندان ثروتمند ، الگوی مرگ ومیر غربی را توسعه می دهند ، کمبود امکانات سلامت زیست محیطی مشخص میکند که ساکنان مناطق فقیر نشین شهری ، هدف بیماری های عفونی و غذایی هستند.
فاکتورهای شاخص وضعیت سلامتی
هر سطح منحصر به فرد سلامتی تحت تأثیر مجموعه پیچیده ای از فاکتورهای شخصی، زیست محیطی و ساختاری است .این فاکتورها به شرح زیر است :
1- فاکتورهای مداخله کننده. این فاکتورها به تأثیر دانش و رفتار افراد، خانواده یا اجتماع در بروز مشکلات سلامتی اشاره دارد. سطح تحصیلات مادر و توانایی او در خواندن و درک مقالات بهداشتی رابطه معکوسی با سطح بیماری کودکان نشان میدهد. همچنین، تا زمانی که سطح دسترسی زنان به تحصیلات وابسته به فاکتورهای اساسی ( مانند امکانات مدارس) و فاکتورهای ساختاری ( مانند سطح درآمد ملی و دیدگاه عمومی به تحصیلات زنان ) باشد، نمایانگر رابطه فراگیر بین فاکتورهای اساسی بیماری و مرگ ومیر است.
2- فاکتورهای اساسی . این فاکتورها شامل جنبه های فیزیکی زیست محیطی ( مانند موقعیت و مکان خانه) ، فاکتورهای اقتصادی اجتماعی ( مانند درآمد و شرایط مسکن) ، امکانات زیرساختی ( مانند انواع مراقبت های سلامتی) ، و فاکتورهای بیولوژی مربوط به سن و جنس است.
3- عوامل ساختاری. این فاکتورها شامل قوانین، دستورالعملها، هنجارها و شیوه های اداره ملی و شهری، سلامت ملی و اقتصاد شهری است . برای بسیاری از کشورهای فقیر جهان سوم ، فاکتورهای اقتصادی – سیاسی موانع اصلی بهبود سلامتی هستند.